دیکشنری
داستان آبیدیک
قابل جواب
~ ja-vâb
english
1
Law
::
that may be answered; answerable
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قابل تولید
قابل توکیل
قابل تکثیر
قابل تکذیب
قابل تکرار
قابل تکفل
قابل تکفیر
قابل ثبت
قابل جبران
قابل جدا کردن
قابل جرح
قابل جرح و تعدیل
قابل جعل
قابل جلب
قابل جمع
قابل جواب
قابل چشم پوشی
قابل حبس
قابل حذف
قابل حراج
قابل حس
قابل حساب
قابل حسابرسی
قابل حسابرسی بودن
قابل حصول
قابل حضانت
قابل حل
قابل حمل
قابل حمل بودن
قابل حواله
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید